علی دایی: مقابل صنعت نفت به پیروانی درس پس می‌دهم/ رویانیان باید حمایت شود

سرمربی تیم فوتبال راه آهن شهرری غلام پیروانی را استاد خود خواند و گفت:‌ در بازی مقابل تیم صنعت آبادان به پیروانی درس پس خواهم داد.
به گزارش خبرنگار مهر، علی دایی در نشست خبری پیش از دیدارتیم‌های راه آهن شهرری و صنعت نفت آبادان که عصر امروز پنجشنبه در سالن کنفرانس سازمان لیگ برتر برگزار شد با بیان این مطلب افزود: باید از وضعیت موجود خارج شویم و تیممان را در جدول رده بندی بالاتر بیاوریم. در فصل جاری به غیر از دیدار قبلی که مغلوب داماش شدیم در دیگر دیدارها خوب بازی کردیم و حتی شایسته پیروزی بودیم.
 
سرمربی راه آهن با طرح این پرسش که "کدام یک از باشگاه‌های ایرانی را سراغ دارید که مدیران فوتبالی آنها را اداره کنند و مسئولیت آنها بر عهده مدیران سیاسی نباشد؟" گفت: در شرایطی که همه چیز ما در اختیار آدمهای سیاسی است چرا باید از این موضوع گلایه کنیم که استقلال و پرسپولیس به مدیران سیاسی سپرده شده است ...
ادامه نوشته

خودداري دايي از اظهارنظر در مورد تغييرات مديريتي پرسپوليس / به هنر زنيدپور باختيم نه به داماش

علي دايي گفت: در ديدار مقابل داماش بازي باكيفيتي شاهد نبوديم و هيچ كدام از دو تيم نتوانستند موقعيت خاصي براي گلزني خلق كنند.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه خزر، علي دايي پس از باخت 3 بر يك راه آهن در رشت در جمع خبرنگاران اظهار كرد: در اين ديدار هيچ كدام از دو تيم فوتبال باكيفيت و زيبايي به نمايش نگذاشتند و صرفا استفاده از هنر ضربات ايستگاهي بود كه تيم داماش را به پيروزي رساند.

وي تصريح كرد: در واقع در اين بازي به هنر ميلاد زنيدپور در نواختن ضربات ايستگاهي و شوت‌هاي از راه دور باختيم چرا كه تيم داماش در اين ديدار به غير از اين صحنه‌ها نتوانست موقعيت گل ديگري خلق كند و در مجموع بازي متعادلي از هر دو تيم شاهد بوديم.

علي دايي درخصوص قضاوت اين ديدار متذكر شد: درخصوص داوري صحبت نمي‌كنم. در بين دو نيمه از طريق دوربين باشگاه راه آهن كه اين ديدار را تصويربرداري مي‌كرد، متوجه شديم گل ثانيه‌هاي تلف شده نيمه اول راه آهن كاملا صحيح بود و توپ 20 سانت از خط دروازه عبور كرده بود.

سرمربي راه آهن متذكر شد: بازيكنانم با تلاش فراوان توانستند در نيمه اول به يك نتيجه تساوي در خانه داماش دست يابند ولي پس از دريافت دو گل در ابتداي نيمه دوم، ادامه كار برايمان دشوار شد. در واقع در اين بازي نه تيم راه آهن و نه داماش موقعيت خاصي براي پيروزي نداشتند.

علي دايي در پايان درخصوص تغييرات اخير در تيم پرسپوليس خاطرنشان كرد: پس از جدايي از پرسپوليس و حضور در راس كادر فني راه آهن تمام تمركزم بر روي اين تيم است و درخصوص پرسپوليس هيچ گونه اظهار نظري نمي‌كنم.

گزارش ملاقات علی دایی از نوجوان بیمار

سرمربی تیم فوتبال راه‌آهن شهرری شنبه شب به دیدار پسر بیمار شهر رشت رفت و با وی دیدار و گفتگو کرد.
به گزارش خبرنگار مهر، علی دایی سرمربی تیم فوتبال راه‌آهن شنبه شب و قبل از حضور در نشست خبری پیش از دیدار تیمش برابر داماش گیلان به منزل پسر نوجوان شهر رشت که به بیماری MS دچار شده رفت و با وی و خانواده اش دیدار و گفتگو کرد.

مبین یگانه ارشد که تا سال سوم راهنمایی درس خوانده است اما به دلیل این بیماری در حال حاضر با ویلچر می‌تواند حرکت کند، خیلی دوست داشت علی دایی را از نزدیک ببنید و دایی هم قول داده بود وقتی به شهر رشت برود، با وی ملاقات کند.

مادر مبین به علی دایی گفت:" وی تمام دیشب را به شوق دیدن شما نخوابیده است." و با این حرف مادر کودک بیمار، علی دایی چشمانش خیس از اشک شد.

دایی سپس لحظاتی کودک را در آغوش گرفت و حسابی با وی گفت و خندید، حتی شماره تلفنش را در اختیار خانواده کودک بیمار قرار داد و گفت: "هر وقت او دوست داشت می‌تواند با من تماس بگیرد." ضمن اینکه به این کودک گفت:" به زودی خوب می‌شوی و به تمرین راه‌آهن می‌آیی و با هم فوتبال بازی می‌کنیم."

سرمربی تیم فوتبال راه‌آهن شهرری با لبخند از کودک خواست تا برای بازی با داماش هوادار راه‌آهن باشد:" می‌دانم تیم شهرت داماش است اما تو این یک بازی دعا کن که ما برنده باشیم." وی همچنین پیراهن راه‌آهن را امضا کرد و به مبین داد.

از سوی دیگر شب گذشته علی دایی و مهدوی‌کیا کاپیتان‌های پیشین تیم ملی فوتبال کشورمان در هتل کادوس که محل اقامت هر دو تیم است، با همدیگر دیدار کردند و دقایقی به صبحت پیرامون مسائل مختلف پرداختند.

رويانيان با دايي تماس تلفني گرفت

به گزارش خبرگزاری فارس رویانیان مدیرعامل جدید پرسپولیس در ابتدای کار پس از نشست‌های مختلف با اعضای باشگاه پرسپولیس و پیشکسوتان امروز طی تماسی تلفنی با علی دایی به گفت‌وگو پرداخت.

وی به دایی گفت: شما یکی از افرادی هستید که هواداران پرسپولیس شما را دوست دارند به همین دلیل با شما تماس گرفتم که بدانید این باشگاه همیشه به شما افتخار می‌کند همچنین علی دایی نیز خطاب به رویانیان گفت: هر کمکی از دستم برآید برای موفقیت پرسپولیس و شما و کادر فنی پرسپولیس از آن دریغ نمی‌کنم من همیشه عاشق هواداران پرسپولیس بودم، هستم و خواهم بود و هیچ کس نمی‌تواند بین من و این تیم فاصله بیاندازد.
قرار است بزودی رویانیان با علی دایی دیداری داشته باشد اما در تماس تلفنی طرفین هر هیچ صحبتی درباره حضور دایی در پرسپولیس در فصل جاری نشد.

دايي: به حرف‌های بی‌ارزش جواب نمی‌دهم/ مردم همه چيز را مي‌بينند

به گزارش خبرگزاری فارس، علی دایی در نشست خبری پیش از بازی با داماش در مورد این مسابقه اظهار داشت: تیم داماش به تازگی کادرفنی خود را تغییر داده و انگیزه دارد اما راه آهن هم برای کسب سه امتیاز به رشت آمده است.

وی در ادامه این نشست وقتی با پرسشی در مورد وضعیت پرسپولیس روبه‌رو شد گفت: اینجا نشست خبری داماش و راه آهن است و به سؤال‌ های این بازی پاسخ می دهم.

از دایی در مورد صحبت های محمد مایلی کهن پرسیده شد و او هم پاسخ داد: به حرف های بی ارزش جوابی نمی دهم. مردم خودشان هستند و قضاوت می کنند. شما هم خودتان در جامعه هستید و می بینید.

در لحظات برکناری کاشانی بر دایی چه می‌گذشت؟

این روایتی است از دقایق اعلام خبر استعفای حبیب کاشانی از پرسپولیس، در تمرین تیم علی دایی.

 کاشانی به مدرسه برگشته بود وقتی دایی داشت می خندید. حاج حبیب استعفایش را نوشته بود و می رفت که به مدرسه برگردد و دایی بی توجه به آنچه برای پرسپولیس رخ داده، داشت تیمش را در بازی دوستانه با نفت تهران رهبری می کرد. آرام روی نیمکت نشسته بود و نکته برمی داشت از بازی بچه های تیمش.
بعد از بازی هم مثل همیشه که در جمع دوستانش است، می گفت و می خندید. توپ کوچک را برداشته بود و با پسر خردسال بهزاد غلامپور بازی می کرد. او آیا حرفی برای گفتن از ماجرای رفتن «سرپرست موقت» دارد؟ سرپرستی که دایی 24 ساعت قبل از این اتفاق گفته بود: «شما مگر نمی گفتی شغلت معلمی است؟ بابا مدرسه ها وا شده، برگرد به مدرسه.»

دایی حالا اما با رفتن کاشانی دیگر حرفی برای گفتن نداشت؛ «عزیزم من آنچه باید می گفتم را یک روز قبل زدم. الان هم حرفی برای گفتن ندارم.» شرایط اما نسبت به روز قبل خیلی تغییر کرده؛ «هیچ فرقی نکرده. ولش کن حرفی برای گفتن ندارم.»

او می گوید، می خندد و به پیش می رود تا می رسد جلوی در ورزشگاه راه آهن. جایی که جمعیتی کم به انتظارش ایستاده اند. پیرزن با فرزند کوچکش که دستش شکسته، با لهجه آذری خواسته ای دارد. مرد میان سال لرستانی با لهجه محلی اش مدام یک جمله را تکرار می کند. کارش انگار گیر شورای شهر است و دایی می گوید: «عزیزم، والله آنجا آشنایی ندارم. باشد... برادر من صبر کن ببینم چه کار می شود کرد.. بهمن جان ...» و بعد از بهمن دهقان می خواهد تا ببیند خواسته این مرد چیست. جمعیت دوره اش کردند. هر کس خواسته ای دارد. هر کس کارش جایی گیر است، از اداره مالیات گرفته تا... و آقای سرمربی ، حالا باید ببیند چه کاری از دستش بر می آید. یکی برایش نامه نوشته، یکی می گوید اگر پای توصیه نامه اش را امضا کند و پیرزن که در آن هیاهو نمی تواند حرفش را به زبان بیاورد چاره ای ندارد تا به انتظار بنشیند.

به انتظار تا زمانی که دایی سوار بر ماشینش حرکت کند. نگاه چشم انتظار مادر پیر، باعث می شود تا کاپیتان دایی برای لحظه ای شیشه ماشین را پایین بکشد. مکثی کوتاه، جمله ای رد و بدل می شود و صدای غمناک پیرزن است که به آذری چیزی می گوید. دوباره، کار طوری است که باید بهمن دهقان اسنادش را بگیرد. اینکه دایی را توان کمک به همه این ها باشد، شاید محال باشد اما او و نامش طوری ست که این ها را مانده از همه جا به استادیوم راه آهن کشانده. برای درد دل با او که می گوید: «سعی می کنم حرف مردم را به زبان بیاورم.»

گفت و گوی مفصل با علی دایی: این فوتبال قربانی بهتر از من نداشته! / با راه آهن قهرمان ایران می‌شوم

روبه‌روي ما نشسته بود و نگاه نافذش گاهي بند دلمان را پاره مي‌كرد. با اينكه اول كار چندان روي خوشي براي گفت‌وگو نشان نداد اما روي حرفش ايستاد و بعد از پايان تمرين غيرعلني راه‌آهن به پرسش‌هاي ما پاسخ گفت. در حين مصاحبه احساسات مختلفي وجودمان را پر كرد. بي‌شك مثل هميشه هاله‌اي از اقتدار او را فرا گرفته و ما را مجذوب خود مي‌كرد. بيشتر اوقات زير سايه ابهت او بوديم و نگران از اينكه سوال بيهوده‌اي بپرسيم. گاهي از رام‌نشدن‌هايش، غرق لذت و احترام مي‌شديم و گاهي هم زير آوار نگاه از بالايش دست‌و‌پا مي‌زديم. روبه‌روي ما علي دايي نشسته و خورشيد هم غروب كرده و حالا سه ساعتي مي‌شود كه در كمپ باشگاه قديمي راه‌آهن سوال آغازين را نوك زبانمان مزه‌مزه مي‌كنيم. قرار است درباره پرسپوليس بحران‌زده سوال نكنيم اما بحث ما از تيم ملي و اقتصاد فوتبال و مسائل ديگر به پرسپوليس هم مي‌رسد. كمي بعد وقتي كه در تاريكي اول شب از نظرمان محو مي‌شود، ياد تيم ملي مي‌افتيم و اينكه چرا جاي او همچنان در نوك حمله تيم ملي خاليست ...

ادامه نوشته